محرم بود از کوچه مون داشتم میرفتم بیرون یه هیئتی اومده بود که مداحه داشت یه نوحه به سبک سوسن خانم میخوند :
به این شکل :
حرم طلا… امام حسین… میمیرم برات… میخوام بیام دم حرمتون… دس بزنم به ضریحتون!
من دیگه رد شدم رفتم ولی حدس میزدم که ادامه نوحه اینجوری باشه :
شدم عاشق شمشیرتون ، میخوام بیام در رکابتون ، حالا میخوام بیام جنگ بکنم، نگو نه، نگو نمیشه، این قلب من عاشقته
عاشقترم می شه…
حالا جنگ…! خون…! کو اعظم…؟ بابا اسمش یزیده نه اعظم! حالا یزیده, وزیده, خزیده، پزیده!!!! هر چی باشه یزید باشه!
یزید خره یه دونه باشه! کفشای سیاه پاشه! ……
به مامانم میگم موهام میریزه،میگه کمتر برو
اینترنت !!!
خواستم بگم اگه دردی،مرضی،سرطانی چیزی دارین بگین از مامانم
بپرسم دلیلش چیه !!!
.
.
.
ادامه مطلب ...